به روايت افسانهها روزي شيطان همه جا جار زد كه قصد دارد از كار خود دست بكشد و وسايلش را با تخفيف مناسب به فروش بگذارد. او ابزارهاي خود را به شكل چشمگيري به نمايش گذاشت.اين وسايل شامل خودپرستي، شهوت، نفرت، خشم، آز، حسادت، قدرتطلبي و ديگر شرارتها بود. اما در ميان آنها يكي كه بسیار کهنه و مستعمل به نظر می رسید، قیمت گرانی داشت و شيطان حاضر نبود آن را ارزان بفروشد.كسي از او پرسيد: اين وسيله چيست؟شيطان پاسخ داد: اين نوميدي و افسردگي است.آن مرد با حيرت گفت: خوب پس چرا اين قدر گران قیمت است؟
شيطان با لبخند مرموزش پاسخ داد: چون اين مؤثرترين وسيله من است. هرگاه ساير ابزارم بياثر ميشوند، فقط با اين وسيله ميتوانم در قلب انسانها رخنه كنم و كاري را به انجام برسانم. اگر فقط موفق شوم كسي را به احساس نوميدي، دلسردي و اندوه وا دارم، ميتوانم به او هر چه ميخواهم بکنم. من اين وسيله را در مورد تمامي انسانها به كار بردهام، به همين دليل اين قدر كهنه است.
جی-پی-واسوانی
3 Comments
بسیار زیبا بود. مرسی از پستت
سلام عالی بود ممنون
ممنون از اینکه به وبلاگ ما سر زدید و ممنون بابت کامنتتون 🙂