مراسم سماع از چهار سلام تشکیل میشود که بیانگر چهار مرحلهای است (شریعت، طریقت، حقیقت، معرفت) که باید از آنها گذر کرد. در پایان هر سلام دراویش به دستههای دو و سه و چهار نفری تقسیم میشوند. و با تکیه بر یکدیگر به نقطه مرکزی که نماد مولاناست، تعظیم میکنند. این تقسیم نماد اتحاد و یکپارچگی است. در طول سه سلام اول، دراویش هم به دور خود میچرخند و هم به دور مکانی که در آن یرقصند. در سلام چهارم آنها در همان جایی که هستند، میمانند و فقط به دور شیخ میچرخند. این حرکت به معنای پافشاری بر نقطه یگانگی و توحید است. در بخشی از مراسم سماع، آیهای با این مضمون قرائت میشود: “مشرق و مغرب ار آن خداست، پس به هر طرف رو کنی رو به سوی خداست. بیگمان خداوند گشایشگر داناست.” سماع با دعا به پایان میرسد و تمام دراویش و نوازندگان به دنبال شیخ و پس از تعظیم در مقابل جایگاه، مکان سماع را ترک میکنند.
نمادها در رقص سماع نام این مراسم سماع و برکسی حلال است که نفس او مرده و دلش زنده باشد. اینجا همه به فرمان نی و رباب و دف و تنبور و کمانچه و تار میچرخند. سماع داستان تعالی روح است. سماع دنیایی متفاوت است. حتی اگر مولانا را نشناسیم و با تفکراتش آشنا نباشیم، دیدار از این مراسم تاثیرگذار خواهد بود.
مولانا در کنار اشعارش که بیانگر تفکراتش ستند، امروز با مراسم سماع نیز آشنای جهانیان است. در مراسم سماع، در آن حال چرخش و تسلیم محض، شوری نهفته است که هم چرخنده و هم بیننده را به وجد میآورد. سماع بروز تفکرات مولانا است. او شعر و موسیقی و رقص را برای توصیف آن چه غیرقابل توصیف است، انتخاب کرد. دیدهاند مولانا را که در کوچه و بازار با اصحاب به رقص در میآمد و گفتهاند جنازه صلاحالدین زرکوب را نیز به اشارت مولانا با رقص و دف به قبرستان بردهاند.
معنی سماع: سماع به فتح سین، به معنی شنوایی و هر آوازی است که شنیدن آن خوشایند است. سماع در اصطلاح صوفیه حالت جذبه و اشراق و از خویشتن جدا شدن و فنا به امری غیر ارادی است که اختیار عارف تأثیری در ظهور آن ندارد. صوفیه میگویند سماع حالتی در قلب و دل ایجاد میکند که “وجد” نامیده میشود و این وجد حرکات بدنی چندی بهوجود میآورد که اگر این حرکات غیرموزون باشد “اضطراب” و اگر حرکات موزون باشد، کفزدن و رقص است.
مراسم سماع: امروزه مراسم سماع در شهرهایی همچون قونیه، قاهره و حلب به صورت باشکوهی برگزار میشود. ین مراسم با مدح حضرت محمد(ص) شروع میشود و با دعا به پایان میرسد. مراسم شامل موسیقی و رقص و چرخش و حرکات نمادین است که به آنها پردازیم:
مکان (دایرهای که در آن میچرخند): دایرهای که دراویش در آن میچرخند بیارتباط به چرخش دایرهوار سیارات به دور خورشید نیست. دایره نماد کمال و یکپارچگی است. بدون آغاز و انجام است و برای همین نماد زمان است. دایره با الوهیت در ارتباط است. در دایره تمام شعاعها به نحوی هماهنگ کنار یکدیگر در مرکز جمع میشوند و فاصله همه نقاط روی دایره از مرکز به یک اندازه است. دایره نماد خدا هم هست، در متنی کهن آمده که خداوند همچون دایرهای است که مرکزش همه جا و محیطش هیچ جا نیست. دایره سادهترین منحنی و در واقع کثیرالاضلاعی است که دارای بینهایت ضلع است (آمیختگی سادگی و بیانتهایی). دایره چون آغاز و انجامی ندارد دلالت بر ابدیت دارد. دایره مقدس است زیرا نه بالایی دارد و نه پایینی و گردی دایره طبیعیترین شکل محسوب میشود.
مدح پیامبر: مدح پیامبر در ابتدای مراسم سماع در واقع همان مدح خدا و در واقع مدح روح الهی است که از جهان مجرد به جهان مادی فرود آمده است.
نی: نی نماد هماهنگی در طبیعت است. نماد و نشانه روحی است که از وطن واقعی خود دور افتاده و با صدای نافذ و محزونش به خداوند شکایت میبرد و میخواهد به نیستانی که از آن جدا شده، بازگردد. مراحل طی شده تا ورود به قالب انسان، پس از ترک محضر خدا شبیه مراحل طی شده از بریدن نی از نیستان تا تبدیل شدن به ساز نی است. خداوند از تک سلولیها تا پیچیدهترین موجودات را از وجود خود آفرید، اما از روح خود فقط در وجود انسان دمید. نفس دمیده شده در نی نیز بیانگر همین مطلب است. دورن نی خالی است و صدا در اثر نفسی که در آن دمیده میشود، به وجود میآید. در حالیکه یک انتهای نی باز است، انتهای دیگر آن در دهان نوازنده است. پس اگر انسان شخص کاملی باشد صدایی که از درون نی به گوش میرسد، صدای خدا خواهد بود. انسان نیز مانند نی است، وقتی کامل میشود و با خلاصی از خویشتن، از خود خالی میشود و صدای خدا میشود، آیینه خدا میشود و به تعالی میرسد، با خدای خود یکی شده و به کمال میرسد.
دف: ضرباهنگ دف در مراسم سماع بیانگر فرمان “باش” است که خداوند در زمان خلقت جهان آن را صادر کرد. و به دنبال آن نوای نی، نماد دم قدسی است که با این فرمان بعد از هبوط نور خداوند از بالا به پایین، به جسدهای بیجان، جان بخشید.در مراسم سماع، پس از نوای نی، شیخ و تمام درویشان به عنوان جسمهایی که با این دم قدسی جان گرفتهاند، با دستهایشان زمین را لمس میکنند. این عمل نشانه اراده آنان برای تبدیل شدن به انسان کامل است و تکمیل فرمان “باش” به عنوان انسانهایی است که قدم در راه کشف حقیقت گذاشتهاند.
هدایت و همراهی پیر و مرشد در طی طریق است. به این معنی که بهترین طریق، قدم ذاشتن در جای پای شیخ کاملی است که قبلا آن راه را طی کرده است. در این مراسم درویشان به آرامی و طمانینه قدم بر میدارند و از نقاطی گذر میکنند که شیخ از آنجا گام برداشته است. در این مراسم شیخ و درویشان در جلوی جایگاه رسمی شیخ، درست هنگامی که از مقابل آن عبور میکنند، به یکدیگر تعظیم میکنند. این جایگاه نماد مولاناست و او خود نماد جوهر الهی است و نقطه مقابل آن نماد جوهر انسان است. جایگاهی که نماد جوهر الهی و جوهر انسانی است با خطی فرضی به هم متصل است که کوتاهترین مسیر برای رسیدن به درد است.هنگامی که شیخ و درویشان در انتهای این خط فرضی تعظیم میکنند، در واقع به منزله تعظیم آنان در هنگام عبور از یک دنیا به دنیای دیگری است. بر اساس تفکرات مولانا، این جهان در مقایسه با دنیای دیگر به مانند حبابی در مقابل دریاست. مراسم سماع ولد دقیقا سه سفر را نشان میدهد و این نشانگر سه وجه و روش دریافت معرفت است. درویش در سماع سه دور به دنبال شیخ میچرخد و تمام این مسیرها را به امید رسیدن به مرحله یقین به خدا طی میکند. مراسم سماع ولد با عبور شیخ از جلوی جایگاه به پایان میرسد.
سلام درویشان: درویشان در هنگام مراسم سماع ولد به یکدیگر سلام میکنند. این سلام که با نگاه کردن به صورت و چشمهای همدیگر انجام میشود به مفهوم تکریم تجلی الهی موجود در هر انسان است.
چرخش در سماع: همه چیز از اتم تا کهکشان در حال چرخش است. به عقیده مولانا عشق دلیل این کار است.
ردای درویشان: ردای سیاه درویشان نشانگر دنیا و تعلقات دنیوی است. در بخشی از مراسم سماع، دراویش ردای خود را بر روی زمین میاندازند. به معنی اینکه انسان دنیا را با پشت دست کنار میزند و ذات شخصیت خود را از پیرایهها میزداید.
کلاه درویشان: سماع با بوسیدن دست شیخ توسط درویشان و بوسیدن کلاه نمدی درویشان توسط شیخ همراه است. کلاه نمدی نشانه عضویت در گروه درویشان مولوی است. آنچه شیخ میبوسد در واقع ذات و هویت درویش است.
نماد الف و یک: الف اولین حرف و در واقع آغاز الفبای فارسی و عربی است. در بخشی از مراسم سماع، درویشان دستها را به صورت ضربدر بر روی سینه قرار میدهند و به شکل حرف الف یا عدد یک در میآیند. وقتی میگوییم “یک”، موضوعاتی برایمان تداعی میشود؛ شروع و وحدت. “یک” اولین است و بهترین و تمام و کمال. واحد بودن را به یادمان میاندازد و در پی آن خدا را. در تعابیر اسلامی، خدا در معنی وحدت، هستی مطلق و بینیازی را تداعی میکند. “یک” از تمام اعداد مجزّاست و منبع تمام آنها نیز هست و از این لحاظ میتواند نماد خدا باشد. عدد “یک” از آنجا که خدا را تداعی میکند به سمت بالا کشیده شده است. تا جایی که این کشیدگی به سمت بالا حتی در لفظ خدا هم دیده میشود. الله، خدا، برهما، شیوا، کریشنا، God و … یک جور کشیدگی حرف «آ» را دارند که در برخی از زبانها شبیه به همان عدد «۱» هم هست. ”یک” به شکل خاص، نماد انسانی در وضعیت ایستاده است. زیرا انسان یگانه موجودی است که از این ویژگی برخوردار است. حتی از نظر برخی از علمای آنتروپلوژی عمودی بودن انسان نسبت به ویژگی اندیشه و تعقل، امتیاز مهمتری است که او را از دیگر موجودات و جانوران متمایز میکند. همچنین “یک” شکل، حجم و جهت دارد و نمادی است برای مبدأ و خود مظهری ندارد. از طرفی “یک” مثل درخت و ستون است و درخت و ستون واسطههای بین زمین و آسمان هستند.
رقص: رقص در سماع نمادین است. درویش در سماع قبل از مردن جسم، نفس خود را ی میراند. او دستهایش را باز میکند و شروع به چرخیدن میکند. او با زبان بیزبانی میگوید که در حال پایکوبی است و نفس خود را به زیر پایش انداخته است. در هنگام سماع دست راست بالاست، چنانکه گویی در حال نیایش است. دست چپ به پایین متمایل است. درویشان واسطه میان خدا و مردم و واسطه میان آسمان و زمینند. آنها از خدا میگیرند و به آدمیان میبخشند و چیزی را برای خود نگه نمیدارند. در حروف ابجد عبری، عدد “یک” که همانطور که گفته شد نماد انسان است، با حرف N تطابق دارد که نماد مردی است که یک دستش را به آسمان بلند کرده و دست دیگرش به زمین اشاره دارد که تمثیلی از وحدت در هستی است. (شبیه رقص سماع)
By Green Healing
22 Comments
dar in dastan ba zibaye mitavan did ra wosat dad va pay be yeky shdan va hamahangy bord mitavan ba nist shodan dar o hast shod kalam besyar ast va zaban ghaser ba arzey behtarinha barayat va sepase faravan az did khobat besyar sepasgozaram az in etelaat mofied
سپاسگزارم استاد
salam
bebakhshiid yek khaheshi dashtam azatoon
mikhastam bedoonam in etelaatio ke inja neveshtiid ro az koja avordiid?
az rooue oon filme ke zir nevise farsii dae?
ke zir nevise farsi dare?
man kheili shadiid donbale oon filme hastam age oon roo dariid mishe be man ham bediiddd?
mamnoon
محبوبه عزیز، ممنون از توجهتون، نه متاسفانه من اون فیلمی که شما میگید رو ندیده ام و این متن رو از فیس بوک ورداشتم و اینجا نوشتم (البته باذکر نام مترجمش). اما اگر اون فیلم را پیدا کردم حتما به شما اطلاع خواهم داد.
خوب بود.دوست دارم بدونم اگه این حرکات به معماری هم مربوط میشود ازش اطالاعات پیدا میکردم.در ضمن من فیلم هم از رقص سما دارم.ممنون.
حامی عزیز
ممنون از کامنتتون. اگر لینک دانلودی از فیلم هاتون رو به بنده بدهید ممنون میشم. حتما در اختیار دیگران خواهم گذاشت.
سپاس
درود
چون که تقوا ببست هردودست هوا خداوند گشاید هردودست عقل را
پس حواس چیره محکوم تو شد چون خرد سالار مخدوم تو شد
حس را بیخواب خواب اندر کند تا غیبی ها زجان سربرزند
هم به بیداری بیند خواب ها هم زگردون برگشاید باب ها
مولانا
سپاس از شما
اولا خیلی قشنگ بود و جالب برای من درثانی بسیار تامل برانگیز . خیلی از ایرانیان اصطلاحا درویش هستند شاید از 60 سال پیش که من یلدم هست پدر مادرم درویش صفی علیشاه بود که مرشد بابا بزرگم در گناباد ساکن بود مریدها با هزار رنج و تعب به گناباد میرفتند تا مرشد را زیارت کنند در هر صورت از هر جا گرداوری کردید واقعا بشما تبریک و تهنیت میگم و برایتان ارزوی مداومت در این مسیر را دارم خیلی موفق باشید در انتظار مقالات جدیدتر شما هسام برای اموختن هیچ زمان دیر نیست
پر صدا کرده جهان را ز منم این من کیست؟
منم این صاحب دم ،یا من او هر دو یکیست؟
“او منم یا منم او یا بود از او منمم”
از دفتر عشق راز مي خوان و مگوي
مرکب پي اين غافله مي ران ومگوي
خواهي که دل و دين بسلامت ببري
مي بين ومکن ظاهرومي دان ومگوي
سپاس
سلام ،ممنون از مطالب مفیدتون
یه عکس می خواهم از مراسم سماع که کاملا از بالا گرفته شده باشه
کسی می تونه کمکم کنه؟
مشکل این است که توجه ما بر روی روح نیست… بیرون است… جایی که به سوی رقابت می رویم…. به “متخصص و کاردان” شدن ادامه می دهیم- وارد بسیاری از کشمش ها می شویم، وهیچ پایانی برای مشکلات و غم و اندوه های مان نیست. اما به محض این که توجه مان را بر روی روح می گذاریم در آن جا، به طور شگفت انگیزی درمی یابیم، که همه چیز کارساز می شود، و این که روح منبع و سرچشمه تمامی عشق، آرامش، لذت و حقیقت است.
{شری ماتاجی}
ممنونم جستجوگر بسیار زیبا بود
شدم مجنون وسرگردان من از سودای درویشان
ندانم تا کجا باشد مقام وجای درویشا ن
در آن مجلس که درویشان به ذکر حق می جوشند
…
خدا آید در آن مجلس شود مهمان درویشان
در آن مجلس که در ویشان شراب شوق می نوشند
در آید خضر پیغمبر شود ساقی یه در ویشان
امیر المومنین حیدر که بود داماد پیغمبر
کمر می بست چه خوش می گفت منم مولای درویشان
الا ای احمد جامی تولا کن به درویشی
حیات جاودان یابی تو از سلطان درویشان
واااااای چقدر زیباااااااااا و تسخیر کننده..
انسان به سمت و سوی هر نشانه ای که اونو به اصل خودش نزدیکتر میکنه همیشه ،ناخوداگاه راغب میشه.
من واقعا این مراسم رقص و سما رو دوس دارم و ارزو میکنم کاش منم یکی از همین سالکان بودم..
و چه زیبا بود اون جایی که به چشم ها و صورت های همدیگه به عنوان نمادی از تجلی معجزات الهی مینگریستن و از دیدن همدیگه بذت میبردن..
کاش عشق در همه احوالات ریز و درشت ادمها جاری و ساری بود…………..کاااااااااااااش……
ممنون از شما سپهرجاان…………
سپاسگزارم از محبتتون
نمیدانم انسانم که خواب پروانه ای دیده یا پروانه ای هستم که خواب دیده انسان شده؟!
می خوام یه مراسم رو از نزدیک ببینم .میدونید کجا و چه جوری؟؟؟؟
ممنون از نظرتون
من تا به حال مراسم سماع را از نزدیک ندیده ام. (متاسفانه به دنبال خانقاهی در تهران میگشتم که در اخر متوجه شدم به دستور اقایون محترم تقریبا همشون جمع شده اند! مانند اکثر کتاب های اساتید روشن بین که ممنوع الچاپ هستند و ….) بگذریم…
ولی یکی از اساتید از مراسم سماعی که در قونیه در سالروز تولد حضرت مولانا برگزار میشد تعریف میکرد. این مراسم هر ساله در ترکیه در قونیه برپا میشود.
امیدوارم همواره پروانه ای باشید.
مراسم سماع در تهران انجام نمی شه ولی مجلس درویشان هر هفته بر پاست
ممنون مژده عزیز، اگر امکانش هست لطف کنید آدرس مجالس درویشان رو هم اعلام فرمایید تا من و دیگر علاقه مندان استفاده نماییم.
چطور شما هیچ اطلاعی ندارید در صورتی که اطلاع رسانی زیادی انجام می شه و علاقمندان زیادی داره چون میون فقرا ( افرادی که درویش هستند) کمتر افراط و تفریط و ریا دیده میشه نا گفته نماند که من جز این دسته نیستم که بخوام جانب داری بکنم و با توجه به تحقیقات و چیزهایی که با چشم خودم دیدم میگم البته در هر دین و فرقه و قشری خوب و بد هست میتونم بپرسم شما اطلاعاتتون تا چه اندازس ؟
خیلی خوب بود مرسی